زیبا سلام...
زیبا هوای حوصله ابری است !...
چشمی از عشق ببخشایم تا رو به آفتاب بشوید
دلتنگی مرا
زیبـــــا...
هنوز عشق
در حول و حوش چشـــــم تو می چرخد
از مـــــن مگیر چشـــــم...
دست مرا بگیر و کوچه های محبت را با من بگرد!
یادم بده چگونه بخوانم تا عشق در تمامی دلها معنا شود
یادم بده چگونه نگاهت کنم که طری بالایت درتندباد عشق نلرزد
زیبـــــا...
آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را احساس میکنم
آنگونه عاشقم که نیستان را یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است
زیبـــــا�
چشــــم تو شعر
چشـــــم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو هستم
زیبـــــا...
کنار حوصله ام بنشین
بنشین مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره عشق
بنشان مرا به منظره باران
بنشان مرا به منظره رویش
من سبز میشوم
زیبـــــا ...
ستاره های کلامت را در لحظه های ساکت عاشق بر من ببار
بر من ببار تا که برویم بهاروار
چشم از تو بود و عشق
بچــــــرخانم بر حول این مدار
زیبـــــا...
تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کردم
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا .